از زمانی که فیلم به وجود آمد تا به امروز شاهکار هایی را دیدیم که باعث انقلابی در خود شده است. بسیاری از این فیلم ها را اگر با زبان اصلی ببینیم باعث یاد گرفتن زبان آنها می شویم و باعث بهتر فهمیدن موضوع اصلی فیلم می شوید و باعث این می شود که با نوع زندگی ادم ها در جاهای مختلف آشنا شویم.
یکی از شیرین ترین زبانها، زبان فرانسوی است. زبانی آهنگین که شباهت حروفش به حروف انگلیسی، از استقلال آن کم نمی کند. یادگیری و همچنین آموزش زبان فرانسوی نیازمند تلاش و حوصله فراوان است تا اینکه زبان آموز به جایی برسد که بتواند کم کم روی پای خود بایستد و متن و محتوای مطالبی که به زبان فرانسوی می خواند را درک کند. یکی از چیزهایی که در آموزش زبان و یادگیری زبان بسیار کمک کننده است، خواندن کتاب و تماشای فیلم است. بیایید با هم چند تا از فیلمهای محبوب فرانسوی را مرور کنیم. آیا شما آنها را تماشا کرده اید؟ و اگر پاسختان مثبت است، آنها را به چه زبانی دیده اید؟
معرفی سه فیلم فرانسوی:
سال ساخت: ۲۰01
آملی پولن دختری متولد سال 1974 است و توسط والدین عجیب و غریبی پرورش یافته که به اشتباه تصور می کنند او عارضه قلبی دارد و تصمیم می گیرند به او در خانه آموزش دهند. آملی برای کنار آمدن با تنهایی خود دارای تخیل فعال و شخصیتی پر جنب و جوش است. وقتی او شش ساله است ، مادرش ، آماندین ، هنگامی که یک گردشگر کانادایی از پشت بامی بیرون می پرد و بر او فرود می آید، کشته می شود. در نتیجه ، پدرش رافائل بیشتر و بیشتر از جامعه کنار می رود. آملی در سن 18 سالگی خانه را ترک می کند و به عنوان پیشخدمت در کافه ای مشغول به کار می شود.
در آگوست 1997 او به طور تصادفی یک جعبه فلزی قدیمی از یادگاری های دوران کودکی پسری را پیدا می کند. این جعبه نشان می دهد که آن پسر چند دهه قبل در آپارتمان آملی زندگی می کرده است. آملی تصمیم می گیرد او را پیدا کند و جعبه را به او بازگرداند. او به خودش قول می دهد که اگر او را خوشحال کند ، زندگی خود را وقف شاد کردن دیگران نماید
یک زوج مرفه پاریسی ، آن و ژرژ لوران ، یک نوار ویدئویی را در املاک خود پیدا می کنند. فیلم نشان می دهد محل سکونت آنها ساعت ها تحت فیلمبرداری بوده و از اینجا متوجه می شوند که تحت نظر هستند. آنها علت موضوع را نمی فهمند و مردد هستند که آیا این کار دوستان پسر 12 ساله شان است، یا کار طرفداران ژرژ ، که مجری یک برنامه تلویزیونی است.
فیلم دومی به دست آنان می رسد، همراه با یک نقاشی کودکانه از فردی که از دهانش خون جاری است. تصویر های مشابهی نیز به محل کار ژرژ و مدرسه پسرشان ارسال می شود. آنها با ناراحتی به پلیس مراجعه می کنند ولی پلیس می گوید که این فیلم ها را نمی توان بعنوان چیز خطرناکی تلقی کرد. شبی که آنها یک مهمانی برپا کرده اند، فیلم دیگری به دستشان می رسد با نقاشی مرغی که از گردنش خون جاری است
فیلم موزیکال انگلیسی زبان که فرانسه سال 1815 را به تصویر می کشد. داستان این فیلم برگرفته از رمان بینوایان ویکتور هوگو است.
زندانی فرانسوی ژان والژان پس از طی دوران حبس 19 ساله خود، به جرم سرقت نان برای خواهرزاده اش، از زندان تولون آزاد می شود. وضعیت مشروط آزادی وی مانع از یافتن کار یا محل اقامتی برای او می شود ، اما اسقف مهربانی به او پناه می دهد. والژان تعدادی از ظروف نقره وی را می دزدد و توسط پلیس دستگیر می شود ، ولی اسقف ادعا می کند که نقره ها را خودش به والژان داده است و حتی والژان فراموش کرده که باقی آنها را هم با خود ببرد. در نتیجه والژلان آزاد می شود. سپس اسقف به او می گوید که از آن نقره ها برای آغاز یک زندگی صادقانه استفاده کند... والژان هویت جدیدی برای خود انتخاب می کند و تصمیم به کمک به دیگران می گیرد، با عنوان شهردار مادلن.
هشت سال بعد ، والژان صاحب کارخانه ای شده و شهردار مونترویل ، پاسکاله است. تا اینکه ژاور ، که قبلاً نگهبان زندان تولون بوده ، به عنوان رئیس پلیس جدید منصوب می شود. یک روز ژاور می بیند که شهردار مادلن چطور کارگری را که زیر گاری گیر کرده نجات می دهد، به هویت واقعی او شک می کند، چون تنها یک نفر بوده که چنین قدرتی داشته، ژان والژان...
سخن آخر:
شما کدامیک از این فیلمها را دیده اید؟ کدام یک را بیشتر دوست داشتید؟ کدامیک را برای آشنایی بیشتر با زبان فرانسوی به دیگران توصیه می کنید؟
اگر یادگیری زبان فرانسه، یکی از علایق شماست یا حتی به دلیل شرایط کاریتان یکی از کارهای لازم برایتان است، می توانید با شرکت در کلاسهای آموزش زبان فرانسه ماژورین، از کلاسهای مدرسین با تجربه بهره مند شوید و به این علاقه یا الزام پاسخ دهید.
ماژورین کمکت می کنه
منبع: وبلاگ ماژورین
مصر کشوری غنی در افریقا که در زمان خود شهره خاص و عام بود و نیمی از کشور ها زیر حکومت فرعون ها بود . کشوری که همیشه زیر نظر جادوگران می گذشت و یکی از تفریحات فرعون ها بود که وقت خود را به دیدن جادوی جادوگران بگذارند. وقتی هم پادشاهان میمرند نفرین هایی گذاشته می شد که کسی نتواند زنده از آنجا در بیایید.
در اینجا داستان هایی را در مورد مرگ هایی که با عنوان نفرین مصر باستان معروف شده اند، برای شما می آوریم.
در سال 2007 یک عتیقه مصری همراه با یادداشتی به سفارت آلمان در مصر ارسال شد ، یادداشتی از فرستنده ناشناس که اعتراف می کرد از زمان سرقت آن چیزی جز درد و رنج برای او و خانواده اش وجود نداشته است.
ظاهراً سارق یادگار را هنگامی که در مصر بود دزدید و با خود به آلمان برده اما ناگهان به بیماری ناشناخته ای مبتلا می شود. نویسنده نامه گفته بود که او تب کرده، فلج شده و سرانجام جانش را از دست داده است.
این عتیقه دزدیده شده، توسط پسر ناتنی آن مرد به مصر پس فرستاده شد.
هشدار روی مقبره توتعنخآمون می گوید: "مرگ با بالهای سریع به سراغ کسی خواهد آمد که آرامش شاه را بر هم زند."
چیزی که توسط لرد کارنارون مصرشناس و کاشف هوارد کارتر نادیده گرفته شد، وقتی که در سال 1922 تصمیم گرفتند قبر توتعنخآمون را باز کنند .
لرد کارنارون پشتیبان مالی تیم بود و 4 ماه پس از باز کردن قبر درگذشت. نکته جالب این است که او بر اثر گزش پشه روی گونه اش مرد و گفته شده وقتی او جان باخته ، تمام چراغ های خانه اش خاموش شده است.
در این حادثه هیچ کس فوت نکرد ولی حوادث دیگری رخ داد... سِر بروس اینگهام دوست هاوارد کارتر بود (یادتان هست که در مورد قبلی از او نام بردیم؟! کسی که ظاهرا برای باستان شناسی به مصر رفته بود ولی از قضا آثار باستانی را برای دوست و آشناهای خودش ارسال می کرده!!). اینگهام در کمال شگفتی هدیه ای از دوست خود دریافت کرد. هدیه ای غریب و وحشتناک.
این یک دست مومیایی شده بود که دستبندی به دست داشت و روی آن نوشته شده بود: "لعنت بر کسی که بدن من را حرکت می دهد." چند روز بعد خانه اینگهام به طور کامل سوخت و پس از بازسازی خانه ، سیل دوباره آن را خراب کرد.
راستی به نظرتان جاب نیست که در هیچ کدام از این دو مورد اتفاقی برای کاشف هوارد کارتر گزارش نشده است!؟
یک فرد ثروتمند آمریکایی به نام جورج جِی گولد یک سال پس از کشف آرامگاه توتعنخآمون وارد آن شد. وی به محض خروج از قبر بیمار شد، او هرگز بهبود نیافت و بعداً بر اثر ذات الریه درگذشت.
اتفاق عجیبی هم برای سِر آرچیبالد رید افتاد. رادیولوژیستی که حتی در آن سفر نبود. آرچیبالد رید فقط مومیایی توتعنخآمون را به اشعه ایکس داد، او روز بعد از دریافت مومیایی بیمار شد و کمتر از یک هفته بعد درگذشت.
آرون اِمبر ، مصرشناس آمریکایی در خانه خود که در حال سوختن بود، جان باخت. این اتفاق در حالی افتاد که او می توانست همراه خانواده اش از خانه در حال سوختن فرار کند، اما او برای حفظ کردن اسنادی که روی آن کار می کرد به داخل خانه برگشت. اسنادی با عنوان "کتاب مصری مردگان".
هیو ایولین وایت باستان شناس که از نفرینی که جان چند تن از دوستان و همکارانش را گرفته بود وحشت زده بود، در خانه اش خودکشی کرد.
گزارش های ضد و نقیض حاکی از آن است که وی یادداشتی بر جا گذاشته است که در آن آمده است: "من تسلیم نفرینی شدم که مرا مجبور به ناپدید شدن می کند."
در سال 1971 مصرشناس والتر برایان امری مجسمه کوچکی را از اوزیریس ، خدای مرگ، در ساکارا پیدا کرد. او آن را به دفتر حفاری آورد ، اما پس از رفتن او به دستشویی ، دستیارش سرو صدایی شنید و پس از آن امری را در حالت فلج پیدا کرد. امری روز بعد پس از تشخیص فلج در سمت راست تمام بدنش، درگذشت.
این داستان مربوط به کاشف و مصر شناس مصری زَهی هواس است. روزی اشیائی را از یک سایت باستان شناسی به نام "کوم ابو بیلو" حمل می کرد ، عمه اش فوت کرد. یک سال بعد و در همان روز عمویش درگذشت. سال بعد مرگ پسر عموی او بود ، اما مرگها پس از آن متوقف شد. هاواس هنوز به وجود نفرین اعتقاد ندارد.
ماژورین، کمکت می کنه.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
A bad workman always blames his tools.
عروس نمی تواند برقصد، می گوید زمین کج است.
این ضرب المثل زمانی به کار می رود که کسی در هنگام انجام کار، به جای عملکرد ضعیف خود، عوامل بیرونی را مقصر کارکرد نامناسب می داند.
A bird in hand is worth two in the bush.
سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است.
چیزهایی که در حال حاضر داریم از آنچه که امیدواریم بدست آوریم ارزشمندتر هستند.
Absence makes the heart grow fonder.
دوری و دوستی.
افراد وقتی از هم فاصله دارند و در کنار هم نیستند، همدیگر را بیشتر دوست دارند و ارتباط بهتری با هم دارند نسبت به زمانی که کنار هم هستند .
Actions speak louder than words.
دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
این ضرب المثل وقتی گفته می شود که فردی ادعای انجام دادن چیزی را می کند ولی وقتی نوبت به عمل می رسد اقدامی نمی کند.
فردوسی می گوید: بزرگی سراسر به گفتار نیست/ دوصد گفته چون نیم کردار نیست
All that glitters is not gold.
هر چیزی که برق می زند طلا نیست.
وقتی چیزهایی که از نظر ظاهری خوب به نظر می رسند ولی ممکن است آنچنان ارزشمند یا خوب نباشند از این عبارت استفاده می کنیم.
Among the blind the one-eyed man is king.
در شهر کورها ، یک چشم پادشاه است.
وقتی اکثریت توانمندی ندارند، کسی که ذره ای توانایی بیشتر داشته باشد می تواند حکمرانی کند، در صورتی که خودش فاصله چندانی با ناتوانی دیگران ندارد.
Barking dogs seldom bite.
سگی که پارس می کند، به ندرت گاز می گیرند.
در تصور عموم اینطور است که افرادی که تهدید می کنند کمتر اقدام به انجام کار کنند.
Beauty is in the eye of the beholder.
زیبایی در چشم بیننده است. (چشمانتان قشنگ می بیند.)
آنچه ممکن است از نظر شخصی زیبا به نظر برسد ممکن است از نظر شخص دیگر به نظر آنطور به نظر نرسد.
Better late than never.
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.
برای رسیدن به مقصد و یا هدفی هم دقت لازم است و هم سرعت و وقتی کسی سرعتش بیشتر از دقت است، بطوری که تمرکزی روی کار ندارد، می گوییم.
Beggars can’t be choosers.
دندان اسب پیشکش را نمی شمارند.
وقتی کسی هدیه ای را دریافت می کند و شروع می کند به ایراد گرفتن یا انتقاد کردن از آن هدیه، می گویند.
Cowards die many times before their deaths.
آدم ترسو هزار بار می میرد.
وقتی کسی از چیزی یا از رخ دادن حادثه ای هراس دارد، مدام در این نگرانی سیر می کند که "چه چیزی پیش خواهد آمد؟" در این شرایط و به انتقاد از شرایطی که او خودش را در آن قرار داده به او می گویند.
Curiosity killed the cat.
فضولی موقوف
وقتی می خواهیم کی را از دخالت به کارهایی که به او مربوط نیست منع کنیم و همچنین به او هشداری هم داده باشیم که ممکن است این ذخالت سرانجام خوبی نداشته باشد.
Don’t bite off more than you can chew
لقمه را به اندازه دهانت بردار.
وقتی فردی می خواهد کاری را انجام دهد که توانایی و قابلیت انجام دادن آن را ندارد، به او چنین عبارتی را می گویند.
Don’t bite the hand that feeds you.
نمک خوردی نمکدان نشکن.
این عبارت برای هشدار دادن به فردی است که مورد لطف و محبت کسی قار گرفته ولی به جای قدردانی، در حق آن فرد ناسپاسی و ظلمی روا می دارد.
Don’t count your chickens before they hatch.
جوجه را آخر پاییز می شمارند.
این را وقتی می گویند که می خواهند یادآوری کنند که براساس رویدادهای غیرقابل پیش بینی آینده برنامه ریزی نکنید که ممکن است اصلاً اتفاق نیفتد.
Don’t judge a book by its cover
آدمها را از روی ظاهرشان قضاوت نکن.
همانطور که شما نمی توانید با دیدن جلد کتاب ، در مورد محتوای آن نظر بدهید ، نمی توانید از ظاهر افراد یا چیزها درباره آنها قضاوت کرده یا نظری دهید.
Don’t kill the goose that lays the golden eggs.
مرغی که تخمهای طلایی می گذارد را نمی کشند.
اگر یک غاز که تخم های طلایی می گذارد را بکشید ، چیزی را از بین می برید که سود زیادی برای شما دارد.
Don’t put all your eggs in one basket.
تمام تخم مرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید.
تمام تلاش یا سرمایه خود را برای انجام یک عمل، هدف یا موارد مشابه صرف نکنید ، زیرا اگر موثر واقع نشود ، همه چیز را از دست خواهید داد.
Every man has his price.
هر آدمی یک قیمتی دارد.
می گویند هرکسی را می توان برای انجام کاری تحت تاثیر قرار داد. فقط ممکن است بعضی از آنها قیمت بالا ، بعضی پایین تری داشته باشند.
البته گاهی هم خلاف این ثابت می شود و بعضی آدمها را نیم توان خرید.
Half a loaf is better than none.
کاچی بهتر از هیچی است.
دریافت چیزی کمتر از آنچه انسان آرزو دارد و می خواهد، بهتر از بدست نیاورد کل آن است.
No pain, no gain
نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
برای موفقیت یا پیشرفت باید رنج برد یا سخت کار کرد.
شکل کامل این بیت از سعدی به این صورت است:
نابرده رنج گنج میسر نمی شود/ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورینتاریخی
عاشقانه
فانتزی
ملودرام
سفر در زمان
نویسنده:
جو یون یانگ
کارگردان:
کیم کیو تائه
لی جون کی
لی جی یون (نام حرفه ای: آی یو)
کانگ ها نئول
هونگ جونگ هیون
کانگ هان نا
بک هیون
نام جو هیوک
جی سو
کره جنوبی
کرهای
سال2016
20 قسمت + 2 قسمت ویژه
عاشقان ماه، یک سریال تلویزیونی کره جنوبی است که بر اساس رمان چینی BuBu JingXin ساخته شده. این سریال از 29 آگوست تا 1 نوامبر 2016 از سیستم پخش سئول (SBS) در روزهای دوشنبه و سه شنبه، ساعت 22:00 در 20 قسمت پخش میشد.
این مجموعه به طور متوسط در سراسر کشور کره جنوبی رتبه بندی 7.6% براساس نیلسن کره و 7.3% بر اساس TNMS داشته و استقبال از آن پایینتر از حد انتظار بوده است. برعکس، در سطح بینالمللی عملکرد خوبی داشته و بیش از 1.1 میلیارد بازدید در چین و نیز رتبه بندی بالا در سنگاپور و مالزی داشته است. گزارش شده که هر قسمت این درام بیش از 400 هزار دلار به ایستگاه پخش چینی Youku فروخته شده که مجموعاً بیش از 8 میلیون دلار بوده است.
خلاصه داستان:
هنگامیکه خورشید گرفتگی کامل اتفاق میافتد، گو-ها جین به دوران گذشته، به آغاز سلسله گوریو در کره یعنی در زمان سلطنت پادشاه تائِجو منتقل میشود. او در بدن هائِه سو، دختری 16 ساله بیدار میشود و خود را در خانه 8 شاهزاده وانگ ووک میبیند، در حالیکه عموزاده همسر پادشاه است. او به زودی با چند تن از شاهزادهها دوست میشود و با شاهزاده چهارم، وانگ سو که که مطرود سایرین است، دیدار میکند. اگرچه او میداند که نباید درگیر دسیسههای کاخ در مورد جانشینی تاج و تخت شود، اما ناخواسته خودش یک مهرهای در این شطرنج میشود ....
Hong Dong-young در نقش Young Wang So
او در ابتدا به عنوان فردی بیرحم و منزوی در بین شاهزادگان شناخته میشد. اطرافیانش هم او را ترسانده و هم درک نمی کنند. او به خاطر هائه سو عوض میشود، هائه سو به سرعت متوجه میشود که سردی او مثل نقابی برای پنهان کردن دردش است.
Lee Ji-Eun در نقش Go Ha-Jin / Hae Soo
دختری با زندگی دردناک که به گذشته سفر میکند. او دختری خوش بین است و تحمل بی عدالتی را ندارد. او اولین کسی است که درد وانگ سو را درک میکند و تصمیم میگیرد به او کمک کند. هائه در ابتدا تعلق خاطری نسبت به شاهزاده هشتم پیدا میکند، اما پس از آن ارتباط آنها تغییر میکند.
Kang Ha-Neul در نقش Wang Wook
او مرد مهربانی است که به شدت مراقب افراد اطرافش است. مهربانی او باعث میشود هائه به دام عشق او اسیر شود.
Lee Joon-Gi در نقش Wang Soo چهارمین شاهزاده
Kim San-Ho در نقش Crown Prince Wang Mu
Hong Jong-Hyun در نقش Wang Yo
Yoon Sun-Woo در نقش Wang Won
Byun Baek-Hyun در نقش Wang Eun
Nam Joo-Hyuk در نقش Baek-Ah
Ji Soo در نقشWang Jung
فیلمبرداری سریال عاشقان ماه که پنج ماه به طول انجامید، در فوریه 2016 در آتلیه سینمایی Yoseonjeong و صخرههای Yoseon-am در شهرستان یئونگول، استان گنگوون آغاز شد و در ساعات اولیه 1 ژوئیه، هنگامیکه IU آخرین صحنه از قسمت 20 و لی جون گی در 30 ژوئن آخرین نقش خود را در ایچاون، استان گیونگی اجرا کرد، پایان یافت.
سایر مکانها شامل مرکز فرهنگی Baekjeو پارک توریستی Ondal در شهرستان Danyang است. معابد Unjusa و Man-yeonsa در شهرستان هواسون ؛ ساسئونگ آم ارمیتاژ در کوه اوسان در شهرستان گوری؛ باغ Wolhwawon در پارک Hyowon واقع در در Suwon ؛ آتلیه سینمایی Seyeonjeong در جزیره Bogil، دریاچه Cheonjuho در دره هنر Pocheon، دریاچه Miryang و دریاچه Ban-gok هستند.
اگر بخواهیم 5 اپیزود اول را در یک یا دو جمله بگوییم، شاید بتوان گفت:
قسمت 1: تبدیل شدن گو ها-جین به هائه سو و آشنایی با شاهزاده ها...
قسمت 2: ملاقات وانگ سو با هائه سو...
قسمت 3: وانگ ووک، هائه سو را دلداری میدهد، وانگ سو در سونگاک میماند...
قسمت 4: افسردگی وانگ سو، تلاش هائه سو برای نجات یونگ، یک عاشقانه شیرین.
قسمت 5: مرگ میونگ هی
داستان کلی این سریال غیرقابل پیش بینی است و پس از تمام ماجراها داستان پایان تلخی خواهد داشت.
برای یادگیری زبان کره ای به سایت ماژورین مراجعه کنید
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورینتاریخ گذشته ایی نامفهوم برای انسان امروزی که نمی داند در گذشته چه اتفاقات مهمی افتاده است.بخشی از تاریخ در مورد خط ها و سنگ نوشته هایی است که از نیاکان به ما رسیده است یا در حفاری های تاریخی پیدا شده است.با وجود این که خیلی از زبان ها کشف شده اند ولی هنوز بسیار در مورد گذشته سوال هایی دارند.. برای نمونه کتیبههای گنجنامه همدان در سال ۱۲۲۰ خورشیدی مورد بررسی، مطالعه و نگارهبرداری قرار گرفت. پس از آن محققان با استفاده از این کتیبهها موفقیت بزرگی در رمزگشایی از خط میخی پارسی باستان بدست آوردند. به این ترتیب گویی سنگ نوشتههای گنجنامه همدان کلیدی را به محققان داد تا به وسیله آن کتیبه داریوش بزرگ در بیستون را بخوانند.
امروزه همچنان تعدادی از زبان های باستانی وجود دارد که در انتظار رمزگشایی کامل هستند ما در اینجا به ۵ مورد از آنها میپردازیم.
کلود ریلی، مدیر عملیات باستان شناسی فرانسه در سدینگا در مقالهای که در سال 2016 در دائره المعارف مصرشناسی UCLA چاپ شد بیان کرد: از سال 300 پیش از میلاد تا سال 350 میلادی پادشاهی "کوش" در شهر مروه در سودان مستقر بود و از زبانی به نام "مرویتی" استفاده میشد.
ریلی نوشت: "مرویتی به دو صورت خط شکسته (cursive) و هیروگلیف نوشته شده است که هر دو از خط های مصری گرفته شده اند. متنها در سال 1907-1911 توسط اف. لی. گریفیت رمزگشایی شدند، اما اطلاعات درباره خود زبان هنوز ناقص است و بدون درک زبان، محققان در ترجمه دقیق متون مشکل دارند."
ریلی همچنین میگوید اخیراً وابستگی هایی از زبان مروتیک مشخص شده است به این ترتیب که این زبان متعلق به شاخه شمال شرقی سودانی از زبانهای نیلی صحرایی (Nilo-Saharan) است که گروهی از زبانهای وابسته به هم هستند. پیش بینی میشود با این کشف پیشرفتهای بیشتری در درک متون مرویتی با تحقیقات زبانی تطبیقی بدست آید.
تمدن دره سند (که گاهی تمدن هاراپان نیز نامیده میشود) در حدود 4000 سال پیش، از بستر رود سند برخاست و در پاکستان و هند امروزه شکوفا شد و بازماندههایی از این تمدن در افغانستان، ترکمنستان و ایران نیز حفاری و کاوش شده است. این تمدن در طی دوره تغییرات آب و هوایی باستان رو به زوال نهاد. ساکنان بینالنهرین با آنها رابطه تجاری فعال داشتهاند و در برخی از متون بینالنهرین نیز از آنها با عنوان ملوهایی (Meluhhans) یاد شده است.
سیستم نوشتاری که توسط مردم تمدن دره سند استفاده شده رمزگشایی نشده اما دانشمندان متوجه شده اند که آنها در نوشتار از یک سری نشانهها استفاده میکرده اند. محققان امیدوارند که روزی متنی پیدا شود که هم به زبان دره سند نوشته شده باشد و هم به زبان بین النهرین که از قبل شناخته شده است. اگر چنین متنی وجود داشته باشد، میتوان آن را در عراق امروزی یافت، جایی که تجارت میان بینالنهرین و تمدن دره سند رخ میداده است.
خط A یکی دیگر سیستمهای نوشتاری رمزگشایی نشده است که توسط مینویاییهای (Minoan) باستان استفاده میشده است. آنها در حدود 2500 تا 1450 سال پیش از میلاد در کرت میزیستهاند. این خط برای اولین بار توسط آرتور ایوانز باستان شناس مورد توجه قرار گرفت که یک قرن پیش در شهر مینوی کنوسوس حفاری هاییانجام داده بود.
فوران تره (Thera) که در حدود 3500 سال پیش اتفاق افتاد موجب پایان یافتن تمدن مینویایی بوده است. گروه جدیدی که دانشمندان آنها را مایکنیها مینامند در کرت به قدرت رسیدند و از سیستم نوشتاری خود استفاده کردند که این خط رمزگشایی شده است و محققان آن را Linear B مینامند.
نیا ایلامی یا آغاز ایلامی یا شوش 3 دورهای از تاریخ ایلامی بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۲۷۰۰ پیش از میلاد میباشد و قدیمیترین خط ایلامی که نیاایلامی نامگرفته، اولین بار ۳۱۰۰ پیش از میلاد در شهر شوش، در جنوب غرب ایران بکار گرفته شده است، یعنی در پایتخت ایلامیان. گویا خط نیا ایلامی از خط میخی سومری یا خط باستانی سومری گسترش یافته باشد.
خط نیا ایلامی دارای ۱۰۰۰ نشانه است و بهنظر میرسد که باید بخشی از آن واژهنگار(Logogram) باشد. این خط نیز هنوز رمزگشایی نشده و زبانی را که نمایش میدهد هنوز ناشناخته است.
متاسفانه بسیاری از متن های برجای مانده در حال حاضر در در خانه خود در ایران نیستند و در موزه لوور هستند. در سال 2013 توافق نامهای بین موزه لوور و کتابخانه دیجیتالی CDLI برای دیجیتالی کردن تمام متون نیا ایلامی موزه منعقد شد.
این سیستم نوشتاری به طور گستردهای در اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن 11 پیش از میلاد در قبرس مورد استفاده قرار میگرفت. نیکول هیرشفلد، استاد مطالعات کلاسیک در دانشگاه ترینیتی در سن آنتونیو، در مقالهای که در "کتاب آکسفورد دوره مفرغ دریای اژه" (انتشارات دانشگاه آکسفورد، 2010) منتشر شده است گفته فقط حدود 200 متن مربوط به قبرسی- مینویایی باقی مانده است که "بیشتر آنها بسیار کوتاه هستند". وی همچنین نوشت: تعداد اندک متن های قبرسی- مینویایی و طول کوتاه بسیاری از این متنها رمزگشایی را با مشکل روبرو میکند. "رمزگشایی امکان پذیر نیست مگر اینکه بایگانیهای قابل توجه و یا [متن] دو زبانهای کشف شود."
ما در اینجا تعدادی از خطوطی را نام بردیم که باستان شناسان متوجه شدهاند که آنها را نمیشناسند و حتماً خطهای بیشتری هم هستند که هنوز محققان حتی از وجودشان هم بیخبر هستند. نکتهای که در اینجا سعی داشتیم توجه شما را به آن جلب کنیم آن است که خطها به محققان کمک میکنند که حتی ارتباطات مردم یک دیار را با سرزمینهای دیگر کشف کنند. ولی به رغم اهمیت موضوع خط امروزه حکومتهایی مانند ترکیه خط رسمی کشورشان را عوض کردهاند و در این شرایط رد اینکه ریشه کلمات و ارتباطات قدیمی کلمات با هم چه بوده، گم میشود. این موضوع در نوشتارهای روزمره ما نیز به چشم میخورد که اساساً به نوشتار محاورهای هم هیچ شباهتی ندارد. برای نمونه کلمه "بگذار" در عبارت "وسیلهها را در جای خود بگذار." که تازگی در خط محاورهای بصورت "بذار" نوشته میشود.
کلمه بگذار از ریشه گذاشتن و به معنی نهادن و قرار دادن است: "گلها را در گلدانهای جداگانه بگذارید."
کلمه بگزار از ریشه گزاردن و به معنی ادا کردن و به جا آوردن است: "مردم سپاسگزار قانونگذاران دانا هستند."
این یک نمونه ساده از کاری است که ما با بی تفاوتی به خط مرتکب میشویم و به مرور و با گسترش این خطِ بدون پشتوانه ارتباط خود را با تاریخ خود و اینکه از کجا آمدهایم از دست میدهیم.
برای مطالعه درباره زبانهای باستانی ایرانی و غیرایرانی می توانید از همین جا، از کلاسهای آنلاین ماژورین آغاز کنید.
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین